در چشمانداز به سرعت در حال تحول فناوری، تقاضا برای راهحلهای قوی و قابل اعتماد در صنایع مختلف در بالاترین حد خود قرار دارد. یکی از نوآوریهای محوری که این تغییر را هدایت میکند، پیشرفت ...کامپیوتر صنعتی ویندوزیاین ماشینهای قدرتمند فقط ابزار نیستند؛ آنها به عنوان ستون فقرات کاربردهای صنعتی مدرن، از اتوماسیون در تولید گرفته تا سیستمهای پیچیده در هوافضا و شهرهای هوشمند، عمل میکنند. با نزدیک شدن به سال ۲۰۲۵، این دستگاههای پیشرفته در شکلدهی به استراتژیهای تدارکات جهانی بسیار مهم خواهند بود و بر نحوه سرمایهگذاری شرکتها در فناوری برای افزایش کارایی و بهرهوری تأثیر میگذارند.
در شرکت یونیویتک، ما اهمیت پیشتازی در این بازار رقابتی را درک میکنیم. به عنوان یک تأمینکننده حرفهایکامپیوتر صنعتیتمرکز ما بر روی طیف وسیعی از بخشها، از جمله حمل و نقل ریلی، انرژی برق، رانندگی خودکار و موارد دیگر است. تعهد ما به ارائه رایانههای شخصی صنعتی ویندوز با کیفیت بالا، نشان دهنده تعهد ما به حمایت از صنایع در تلاش برای نوآوری و تعالی است. در حالی که ما هفت روند کلیدی را که قرار است تدارکات رایانههای شخصی صنعتی ویندوز را متحول کنند، بررسی میکنیم، از شما دعوت میکنیم تا در بررسی چگونگی تغییر قابلیتهای عملیاتی و پیشبرد آینده فناوری صنعتی توسط این نوآوریها به ما بپیوندید.
سازگاری کامپیوترهای صنعتی ویندوزی تا سال ۲۰۲۵ دچار تزلزل و تغییرات عظیمی خواهد شد که ناشی از اختراعات آیندهای است که مطمئناً استراتژی تدارکات جهان را تغییر خواهند داد. چنین عواملی در گزارش اخیر MarketsandMarkets نیز منعکس شده است، که پیشبینی میکند بازار جهانی کامپیوترهای صنعتی از ۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ به بیش از ۶ میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۵ افزایش خواهد یافت و به شدت به سمت پیشرفت بازارها از طریق اتوماسیون فرآیند و اینترنت اشیا (IoT) سوق داده میشود و همه اینها تولیدکنندگان را به سمت اتخاذ فناوریهای بهتری سوق میدهد که سطوح جدیدی از کارایی را در سیستمهای متصل فراهم میکنند. فناوریای که احتمالاً بیشترین تأثیر را دارد، فناوریای است که هوش مصنوعی و یادگیری ماشین را با کامپیوترهای صنعتی ترکیب میکند. گارتنر میگوید که با تجزیه و تحلیل مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانید تا ۳۰٪ کاهش در زمان از کارافتادگی برای محیطهای تولیدی را با بهینهسازی پردازش داده در زمان واقعی مشاهده کنید. به دلیل این تغییر در ساختار تولید هوشمند، استراتژیهای تدارکات نیز تحت تأثیر قرار میگیرند، زیرا سازمانها به دنبال تأمینکنندگانی هستند که ظرفیت ارائه کامپیوترهایی را داشته باشند که بتوانند از این ویژگیهای پیشرفته تجزیه و تحلیل استفاده کنند. علاوه بر این، محاسبات لبهای در حال متحول کردن مدل پردازش داده در محیطهای صنعتی است. طبق گزارش IDC، تا سال ۲۰۲۵ بیش از ۷۵٪ از دادههای تولید شده در یک محیط صنعتی در لبه پردازش میشوند که باعث کاهش تأخیر و افزایش سرعت تصمیمگیری میشود. این امر زمان پاسخ را کوتاه میکند، اما همچنین به این معنی است که شرکتها باید در خرید سختافزار خود تجدید نظر کنند، زیرا اکنون به دنبال رایانههای صنعتی هستند که بتوانند بارهای کاری محاسبات لبه خودکار را به طور مؤثر انجام دهند. امنیت به خودی خود به دلیل افزایش تهدیدات دیجیتال، یک جنبه بسیار مرتبط است. با توجه به گزارش سرمایهگذاریهای امنیت سایبری سال ۲۰۲۳، جرایم سایبری میتواند تا سال ۲۰۲۵ حدود ۱۰.۵ تریلیون دلار ضرر سالانه به اقتصاد جهانی وارد کند، به همین دلیل است که فروشندگان رایانههای صنعتی به طور فزایندهای به امنیت قویتری مانند احراز هویت بیومتریک و رمزگذاری نسل بعدی در محصولات متحرک خود مجهز میشوند. تدارکات استراتژیک از این نوع مستلزم آن است که سازمانهای داوطلبانه امنیت را به عنوان اولویت اصلی در انتخاب تأمینکننده رتبهبندی کنند.
تولید و اتوماسیون صنعتی به شدت تحت تأثیر اتصال 5G قرار خواهد گرفت، به گونهای که استراتژیهای تدارکات در سراسر جهان را تغییر خواهد داد. 5G به دلیل تأخیر بسیار کم و پهنای باند بالا، امکان ارتباط بلادرنگ بین دستگاهها را فراهم میکند. بنابراین، فرصتی برای فرآیندهای تولید هوشمندتر و کارآمدتر فراهم میکند. با تکامل کارخانهها به اکوسیستمهای به هم پیوسته، استقرار 5G مستلزم رایانههای شخصی صنعتی ویندوز پیشرفتهای خواهد بود که بتوانند حجم عظیمی از دادههای تولید شده توسط حسگرهای اینترنت اشیا و تجهیزات هوشمند را مدیریت کنند.
این اتصال بهبود یافته به سازمانها اجازه میدهد تا در سطوح اتوماسیونی که قبلاً دیده نشده بود، سرمایهگذاری کنند. 5G انتقال داده یکپارچهای را فراهم میکند و فرصتی برای چابکی بیشتر در مدیریت زنجیرههای تأمین و نگهداری پیشبینیشده ماشینآلات فراهم میکند. این امر زمان از کارافتادگی را به حداقل و بهرهوری را به حداکثر میرساند. شرکتهای بیشتری برای مدیریت این عملیات به رایانههای صنعتی ویندوزی نیاز خواهند داشت و از سیستمهایی استفاده میکنند که در برابر تهدیدات سایبری که ممکن است از آن شبکه گسترشیافته سوءاستفاده کنند، قدرتمند و در عین حال ایمن باشند.
علاوه بر این، اتصال مبتنی بر 5G، انعطافپذیری و مقیاسپذیری را برای سفارشیسازی بر اساس تقاضا در تولید فراهم میکند. تکیه بر تجزیه و تحلیلهای بلادرنگ و سیستمهای خودکار، به شرکتها این امکان را میدهد که به سرعت عملیات خود را برای پاسخگویی به بازار بیثبات تغییر دهند. این امر مستلزم ادغام رایانههای شخصی صنعتی با 5G است، زیرا استراتژیهای تدارکات با تأکید بر انعطافپذیری و پاسخگویی همچنان در حال تکامل هستند. این سناریو، محیط صنعتی آینده را تعریف میکند و آن را برای انجام تجارت در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، مناسب نگه میدارد.
ظهور هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی در کاربردهای کامپیوترهای صنعتی، نحوه نگاه شرکتها به استراتژیهای تدارکات را تغییر میدهد. صنعت به دنبال سادهسازی سیستمها برای بهرهوری بیشتر و عملیات هوشمندتر است و سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی اکنون برای تمام تجزیه و تحلیل دادههای بلادرنگ و نگهداری پیشبینیکننده و گردشهای کاری بهینه فرآیند، محوری است. این پویایی تحول نه تنها باعث افزایش بهرهوری میشود، بلکه هزینههای عملیاتی را نیز کاهش میدهد. استدلال بر این اساس، سازمانها را به سرمایهگذاری کلان در کامپیوترهای صنعتی پیشرفته فرا میخواند.
همچنین شایان ذکر است که به دلیل یادگیری و سازگاری هوش مصنوعی، سیستم به طور مداوم در طول زمان بهبود مییابد. به عنوان مثال، شرکتها ممکن است از یادگیری ماشینی برای تجزیه و تحلیل حجم عظیمی از دادهها از عملیات تولید و یافتن الگوها یا استثنائاتی که اپراتورها به دلیل محدودیتهای انسانی قادر به تشخیص آنها نیستند، استفاده کنند. چنین هوشیاری کارآگاهی، کسب و کار را قادر میسازد تا قبل از اینکه مشکلات به خرابی منجر شوند، از آنها جلوگیری کند. شناخت ارزش این بینشها احتمالاً تقاضا برای رایانههای صنعتی که میزبان قابلیتهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین هستند را افزایش میدهد.
به همین ترتیب، ادغام هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی میتواند به بهبود رابطهای کاربری نیز منجر شود و در نتیجه امکان دسترسی و کاربری آسانتر کامپیوترهای صنعتی را فراهم کند. رابطهای کاربری بصری که با هوش مصنوعی پشتیبانی میشوند، فرآیندهای پیچیده را ساده میکنند، کارگران را از این وظایف رهایی میبخشند و به آنها اجازه میدهند کارهایی را انجام دهند که نیاز به درک غریزی و خلاقانه دارند. با وقوع تحولات آینده، آنها به شکلدهی آینده عملیات صنعتی کمک خواهند کرد و نوآوریها را از طریق بهکارگیری استراتژیهای تدارکات جهانی پس از سال 2025 به پیش خواهند برد.
ظهور محاسبات لبهای، انقلابی در بهرهوری پردازش دادهها، بهویژه در حوزه رایانههای شخصی صنعتی، ایجاد کرده است. طبق گزارش اخیر گارتنر، تا سال ۲۰۲۵، ۷۵٪ از دادههای تولید شده توسط شرکتها در لبه پردازش خواهند شد، که این رقم در سال ۲۰۱۸ تنها ۱۰٪ بوده است. این تغییر با افزایش تقاضا برای تجزیه و تحلیل دادههای بلادرنگ، که برای کسبوکارهایی که به دنبال سادهسازی عملیات و افزایش بهرهوری هستند، ضروری است، تقویت میشود.
محاسبات لبه با پردازش دادهها در نزدیکی منبع، تأخیر را به حداقل میرساند و زمان لازم برای دریافت بینش از دادههای جمعآوریشده در محیطهای مختلف را کاهش میدهد. به عنوان مثال، در تولید، دستگاههای اینترنت اشیا مجهز به فناوری لبه میتوانند دادههای ماشینآلات را در محل تجزیه و تحلیل کنند و منجر به تصمیمگیری فوری شوند که به طور پیشگیرانه به خرابی تجهیزات رسیدگی کرده و عملکرد را بهینه میکند. طبق مطالعهای توسط IDC، سازمانهایی که محاسبات لبه را پیادهسازی میکنند، میتوانند انتظار داشته باشند که تا 20 تا 30 درصد بهبود در بهرهوری عملیاتی را مشاهده کنند.
علاوه بر این، با افزایش نیاز به امنیت سایبری قوی، محاسبات لبه راهی برای اقدامات امنیتی پیشرفته فراهم میکند. با بومیسازی پردازش دادهها، کسبوکارها میتوانند میزان مواجهه خود با تهدیدات بالقوه را در حین انتقال دادهها به ابرهای متمرکز محدود کنند. این معماری بومیسازیشده نه تنها امنیت را افزایش میدهد، بلکه با ابتکارات پایداری نیز همسو است، زیرا پهنای باند مورد نیاز برای انتقال دادهها را کاهش میدهد. از آنجایی که شرکتها به طور فزایندهای انعطافپذیری و امنیت دادهها را در اولویت قرار میدهند، محاسبات لبه به عنوان یک نوآوری محوری در استراتژیهای تدارکات جهانی برجسته میشود و آینده کامپیوترهای صنعتی را شکل میدهد.
تا سال ۲۰۲۵، بازار کامپیوترهای صنعتی با تبدیل شدن پایداری به عنصری اساسی در استراتژی تولید و تدارکات، دستخوش تحول قابل توجهی خواهد شد. شرکتها نه تنها برای رعایت قوانین و مقررات، بلکه برای برآوردن تقاضای مصرفکننده برای محصولات و خدمات سبز، به اهمیت شیوههای پایدار پی بردهاند. تأمین پایدار منابع و کاهش انتشار کربن در سراسر زنجیره تأمین، نقاط کانونی فعالیتهای مربوط به سالهای آینده خواهند بود.
تولیدکنندگان هوشمند اکنون با مواد و فرآیندهایی کار میکنند که «سبز» تلقی میشوند: بنابراین، رایانههای شخصی صنعتی برق و ضایعات کمتری مصرف خواهند کرد. پلاستیکهای زیستتخریبپذیر و اجزای بازیافتی به عنوان ابزارهای قابل قبول برای کاهش اثرات زیستمحیطی تولید صنعتی به سرعت در حال افزایش محبوبیت هستند. طرحهای با بهرهوری انرژی بالا نیز برای به حداقل رساندن هزینههای عملیاتی و کاهش وابستگی به منابع انرژی تجدیدناپذیر در اولویت قرار خواهند گرفت.
استراتژی تدارکات در حال تغییر به سمت حمایت از پایداری است. سازمانها اکنون نه تنها به دنبال فناوریهای قابل اعتماد، بلکه به دنبال تأمینکنندگانی هستند که از شیوههای سازگار با محیط زیست پیروی میکنند. این امر به نوبه خود، تأمینکنندگان را تحت فشار قرار میدهد تا شیوههای پایداری زیستمحیطی را اتخاذ کنند و در نتیجه، تأثیر موجی در صنعت ایجاد کند. تعهد یک سازمان به تدارکات پایدار به یکی از ویژگیهای متمایزی تبدیل خواهد شد که به آن در فضای کامپیوترهای صنعتی مزیت رقابتی میدهد، زیرا شرکتها به دنبال تقویت پروفایلهای مسئولیت اجتماعی شرکتی خود هستند.
پیشرفت هوش مصنوعی (AI) به سرعت در حال تغییر مدیریت زنجیره تأمین برای رایانههای شخصی صنعتی ویندوز است. با افزایش وابستگی کسبوکارها به اتوماسیون، ادغام فناوریهای هوش مصنوعی در فرآیندهای زنجیره تأمین ضروری میشود. این تغییر نه تنها کارایی عملیاتی را افزایش میدهد، بلکه قابلیتهای تصمیمگیری را نیز بهبود میبخشد و به شرکتها اجازه میدهد تا به سرعت به تغییرات بازار پاسخ دهند. اتوماسیون، گردش کار تدارکات را ساده میکند و مدیریت پیشگیرانه خریدها، موجودی و تحویلها را برای سازمانها آسانتر میکند.
علاوه بر این، سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی از طریق تجزیه و تحلیلهای پیشبینیکننده و بینشهای مبتنی بر داده، در حال تغییر شکل لجستیک هستند. با بهرهگیری از این قابلیتها، کسبوکارها میتوانند به دید بیشتری در زنجیرههای تأمین خود دست یابند، تنگناهای بالقوه را شناسایی کنند و تخصیص منابع را بهینه کنند. این شفافیت بیشتر تضمین میکند که استراتژیهای تدارکات نه تنها چابک هستند، بلکه با اهداف سازمانی گستردهتر نیز همسو هستند و نوآوری و رقابتپذیری را تقویت میکنند.
همکاری بین غولهای فناوری، این روند را بیش از پیش تقویت میکند، زیرا ابزارهایی که برای افزایش بهرهوری طراحی شدهاند، در حال توسعه و استقرار هستند. با ابتکاراتی که از اشتراکگذاری دادهها در لحظه و ارتباطات مشارکتی پشتیبانی میکنند، شرکتها میتوانند به جریان هماهنگ اطلاعات دست یابند که در محیط پرشتاب امروزی بسیار مهم است. در چنین چشماندازی، نقش هوش مصنوعی محوری میشود و جایگاه خود را در خط مقدم تکامل زنجیره تأمین برای رایانههای شخصی صنعتی ویندوز تثبیت میکند.
طراحی کاربر محور به طور فزایندهای در حال ورود به جریان اصلی نوآوری در راهحلهای محاسبات صنعتی است، به خصوص با توجه به اینکه کسبوکارها قصد خود را برای تطبیق بیشتر با جایگاه استراتژیهای خرید در راهحلهای آینده تغییر میدهند. بنابراین، این امر به همه قابلیت استفاده و تجربه کاربری مربوط میشود، به گونهای که فناوری میتواند خود را بیشتر و بیشتر با بخشهای تجاری و محیطهایی که اپراتورها در آن فعالیت میکنند، پیکربندی کند. در این زمینه، قابلیت استفاده بهتر، گردش کار و بهرهوری را به میزان قابل توجهی بهبود میبخشد و تجربه صنعتی را به مراتب بهتر میکند.
ادغام طراحی کاربر محور در راستای بهرهوری انرژی و پایداری باید نقش محوری در عملیات شرکتها ایفا کند. دستگاههای برق عصر جدید به رابطهای کاربری بسیار شهودیتری مجهز شدهاند که امکان نظارت آسان بر مصرف و مدیریت انرژی را فراهم میکنند و در واقع این کنترلها در اختیار کاربران صنعت قرار میگیرند. با چنین دسترسی سادهای به کنترلهای عملیاتی و معیارهای عملکرد، کاربران میتوانند تصمیماتی بگیرند که به دستیابی به اهداف کاهش کربن کمک میکند. علاوه بر این، با سادگی در طراحی، تجربه کاربری بهبود مییابد و هزینههای آموزش و زمان مورد نیاز برای استخدامهای جدید کاهش مییابد.
رشد دادهها نیز وجود دارد و اصول طراحی کاربرمحور به شدت نمایان خواهد شد. با افزایش تقاضا برای ارائه مدیریت قوی دادهها و بهرهوری انرژی، محاسبات صنعتی باید بیشتر به ویژگیهای کاربرپسند محدود شود. این به معنای ایفای نقش رابط با ابزارهای دیجیتال و سایر پلتفرمهایی است که از نظارت و مدیریت بلادرنگ فعالیتها در یک مرکز داده پشتیبانی میکنند. سپس صنعت با قرار دادن کاربر در اولویت در تمام سیستمهایی که ایجاد میکند، به سیستمهای سازگارتری با نیازهای متغیر بازارهای فردا دست خواهد یافت.
مسیر رشد بازار جهانی، روندی از رشد عظیم تقاضا و نصب کامپیوترهای صنعتی را در پیشبینی سال ۲۰۲۵ ایجاد میکند. تحول دیجیتال توسط صنایع در سراسر جهان، الزامات محاسبات پیشرفته در محیطهای صنعتی را تسریع میکند. طبق پیشبینیهای جدید، بازارهای جهانی اتوماسیون صنعتی و سیستمهای کنترل احتمالاً تا سال ۲۰۲۳ از ۱۶۵۰ میلیارد دلار فراتر خواهد رفت و نرخ رشد مرکب سالانه (CAGR) پیشبینیشده از ۲۰۲۴ تا ۲۰۳۲، ۹.۵ درصد خواهد بود که نشان میدهد تقاضای فزاینده از بخشهای مختلف به دلیل افزایش نیازهای سفارشیسازی و انعطافپذیری، در مقیاس عظیمی خواهد بود.
علاوه بر این، بازار محصولات الکترونیکی دست دوم نیز به سمت روندهای رشد برای استراتژیهای مختلف تدارکات، چرخش جدیدی خواهد داشت. پیشبینی میشود بازار لوازم الکترونیکی دست دوم - مانند کامپیوتر و لپتاپ - تا سال 2032 رشد چشمگیری داشته باشد، زیرا پایداری به دغدغه اصلی بسیاری از مشاغل تبدیل میشود. تهیه کامپیوترهای شخصی بازسازیشده صنعتی نیز به یک رویه رایج تبدیل شده است، زیرا مشاغل به دنبال گنجاندن شیوههای پایداری در زنجیره تأمین خود هستند، به ویژه با ابتکارات رو به رشد در جهت کاهش ردپای کربن.
با نگاهی به آینده، انتظار میرود فناوریهای جدید مانند هوش مصنوعی و حسگرهای سطح بالا، نقش کامپیوترهای صنعتی را در بهینهسازی بهرهوری عملیاتی بیش از پیش تثبیت کنند. پیشبینی میشود بازار جهانی هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۲ از ۱۷۷.۱۶۲ میلیارد دلار عبور کند، در حالی که انتظار میرود بازار حسگرها از ۲۵۸.۴۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۵ به تقریباً ۴۵۷.۲۶ میلیارد دلار تا سال ۲۰۳۲ افزایش یابد. این تحولات، استفاده مؤثر از دادهها توسط صنایع را برای بهبود بهرهوری و تصمیمگیری تسهیل خواهد کرد.
تمرکز اصلی در بازار کامپیوترهای صنعتی بر پایداری در استراتژیهای تولید و تدارکات است.
شرکتها بر شیوههای پایدار برای رعایت استانداردهای نظارتی و پاسخگویی به تقاضای رو به رشد مصرفکنندگان برای محصولات سازگار با محیط زیست تأکید دارند.
تولیدکنندگان به طور فزایندهای در حال تهیه مواد قابل بازیافت و استفاده از پلاستیکهای زیست تخریبپذیر و اجزای بازیافتی هستند.
استراتژیهای تدارکات نه تنها با جستجوی فناوری قابل اعتماد، بلکه با بررسی تأمینکنندگان بر اساس رویههای زیستمحیطی آنها نیز در حال تکامل هستند.
طراحی کاربر محور، قابلیت استفاده و تجربه کاربری را افزایش میدهد که میتواند به طور قابل توجهی کارایی و بهرهوری گردش کار را در محیطهای صنعتی بهبود بخشد.
طراحی کاربر محور به اپراتورها اجازه میدهد تا به طور مؤثر مصرف انرژی را رصد و مدیریت کنند و به اهداف کاهش کربن کمک کنند.
سادگی در طراحی، تجربه کاربری را بهبود میبخشد و آموزش و پذیرش سریعتر کارمندان جدید را امکانپذیر میسازد.
طراحی کاربر محور برای مراکز داده مهم است زیرا شامل ویژگیهایی است که قابلیت استفاده را افزایش داده و نظارت و مدیریت بلادرنگ عملیات را تسهیل میکند.
تعهد به تدارکات پایدار، وجه تمایز کلیدی برای کسبوکارهایی است که قصد دارند وجهه مسئولیت اجتماعی شرکتی خود را ارتقا دهند.
تأکید بر بهرهوری انرژی منجر به توسعه کامپیوترهای صنعتی میشود که انرژی کمتری مصرف میکنند و ضایعات کمتری تولید میکنند و در نتیجه هزینههای عملیاتی کمتری دارند.